بدنسازان ایرانیاخبار و تصاویر مربوط به ورزش بدنسازی در ایران و جهان
* از قبل پیشبینی میکردی در اسپانیا بهتر نتیجه میگیری. با توجه به اینکه اسامی رقبا در اسپانیا مشهورتر از فیبو بود، چطور آنقدر مطمئن بودی؟ ـ من دربارة این مسابقات و تمام نفرات شرکتکننده خیلی تحقیق کردم. عکس بدنهایشان را دیدم و همچنین شناخت خوبی از آمادگی خودم برای مسابقات داشتم. از طرفی مطمئن بودم بهترین امتیاز تناسب، تقارن و زیبایی را میتوانم کسب کنم. در جایی که وزنم نسبت به رقبایم خیلی کم بود، میتوانستم به تناسب و تقارن متکی باشم. با این رقبا بهترین فرصت برای من بود که با کات خوب عضلانی بتوانم با حجم بالای آنها رقابت کنم. 3 روز قبل از مسابقات فیبو در حد بسیار خوبی کات بودم و با اینکه مشکلات زیادی در سفر داشتم باز هم مقداری از کات عضلانیام باقی ماند که آن مقدار هم مورد تقدیر قرار گرفت. * چه مشکلاتی برای سفر داشتی؟ ـ ویزای من روز پنجشنبه بعدازظهر فراهم شد. روز جمعه درگیر تهیه بلیت و وسایل سفر بودم. از طرفی مسابقهام روز شنبه بود تا قبل از دریافت ویزا و بلیت استرس زیادی داشتم. 3 صبح روز شنبه پرواز داشتم مدارک حضور در مسابقه را فراموش کرده بودم، همراه ببرم. حراست فرودگاه آلمان دیدند که ویزای من از اسپانیا گرفته شده بود و بلافاصله من هم پرواز داشتم به آلمان و چهره من را دیدند و شک کردند خلاصه با هماهنگی برگزارکنندگان فیبو و دیدن بدنم قانع شدند. نزدیک به یک ساعت و نیم ساعت در فرودگاه آلمان معطل شدم. از فرودگاه فرانکفورت تا شهر «اسن» (محل برگزاری مسابقات) 280 کیلومتر راه بود. ساعت حدود 8 بود که با ماشین راه افتادیم در اتوبان در مسیر سرعت آزاد رفتیم تا بالاخره به پارکینگ محل برگزاری مسابقه رسیدیم. نمایشگاه فیبو خیلی بزرگ بود، نیم ساعت طول کشید به محل مسابقه برسم و تا رسیدم اعلام کردند که آماده شویم برای رقابت، به همین دلیل مجبور شدیم سریع رنگ بزنیم. رنگ مسابقاتم، رنگ مخصوصی بود طوری رنگ زدم که فرصت نشد رنگ اصلی را بزنم. متأسفانه خیلی بدرنگ، خسته و بدون بارگیری روی صحنه ظاهر شدم. خیلی خسته بودم طوری که در مرحله فیگور انفرادی فیگور شکم را فراموش کردم و به همین دلیل 5 امتیاز منفی گرفتم. * از لحظهای که به فینال رسیدی بگو؟ ـ با آن شرایط رنگ، خستگی و اینکه نتوانستم کات عضلانی را آنطور که میخواهم درست کنم و بارگیری نداشتم، فکر نمیکردم به فینال برسم ولی در رقابت با حریفانم امیدوار شدم. شب اول 5 نفر اول را معرفی کردند و خیلی خوشحال شدم البته به نفرات دیگر روز بعد فرصت دادند تا دوباره رقابت کنند تا در نهایت امتیازها با هم جمع شود. روز بعد با 12 امتیاز، بهتر نتیجه گرفتم. * از حواشی این مسابقه بگو؟ ـ شان ری خیلی از تناسب و تقارن من تقدیر کرد، ولی فکر میکرد که بدن من چربی دارد. به من میگفت که 2 کیلوگرم باید پایینتر بیایی نمیدانست من آبگیری و بارگیری خوبی نداشتم. * فکر میکردی که چهارم شوی؟ ـ من شک داشتم که فینالیست شوم. آرزو داشتم که فقط بتوانم به این مسابقه برسم و رقابت حرفهای را تجربه کنم، ولی روی صحنه دیدم که میتوانم مدال هم بگیرم. با شناختی که از خودم داشتم مطمئن بودم که در اسپانیا بهتر ظاهر خواهم شد، چرا که وقت استراحت و آمادهسازی بیشتری داشتم به همین دلیل به همه قول مدال را دادم. * رقبای حرفهای معروفی داشتی. نظرت در مورد آنها چیست؟ ـ رانی راکل روز وزنکشی دید که نمیتواند عنوان خوبی کسب کند، انصراف داد. حجیم بود ولی استیل خوبی نداشت. در مورد جان جکسون از قبل میدانستم که نزدیک به 30 کیلوگرم از من سنگینتر است ولی وقتی از نزدیک دیدم احساس کردم خیلی کوچک است و مطمئن شدم که از نظر سایز عضلانی میتوانم رقابت خوبی داشته باشم. همچنین با دیدن قهرمانان این مسابقات یقینم به پاهایم بیشتر شد و مطمئن شدم که در تمامی مسابقات میتوانم حساب ویژهای روی عضلات پا باز کنم. * به لحاظ فنی از خودت رضایت داشتی؟ ـ در این رقابتها از عضلات نیمتنه بالای بدنم راضی بودم ولی میبایست سایز عضلانی سرشانه و عضلات پشتم را بیشتر و بالاتر ببرم. * بعد از مسابقه با کدام کارشناسان صحبت کردی؟ نظرشان چه بود؟ ـ با شان ری، تونی فریمن، رافائل و... صحبت کردم. همة آنها تناسب و تقارن بدن من را تحسین میکردند چیزی که در دنیای امروز حرفهای به خاطر افزایش وزن کمتر دیده میشود. سازمان حرفهای IFBB دنبال حجم در عین تناسب و کات عضلانی است. * استقبال مردم و رسانهها چگونه بود؟ ـ اکثر مجلات بدنسازی استقبال خوبی داشتند و حتی به عنوان یک چهرة جدید عکسهای بیشتری از من نسبت به بقیه گرفتند. شبکههای ورزشی آلمان و اسپانیا هم با من مصاحبه کردند. همچنین فیزیک تیوی شبکه اختصاصی پرورشاندام نیز برنامه ویژهای برای من داشت. * استقبال برای تماشای مسابقات چگونه بود؟ ـ در آلمان چون نمایشگاه فیبو برگزار میشد و تماشای آن آزاد بود، جمعیت خیلی زیادی حضور داشتند. اما در اسپانیا تماشاگران فقط به مدعوین محدود میشدند و تماشاگر آزاد اجازه نداشت وارد شود. * از آلمان مستقیماً به اسپانیا رفتی؟ ـ تا روز چهارشنبه آلمان بودم و بعد از آن به مادرید رفتم. * مدیر برنامهات چه کسی بود؟ ـ شرکت MN (ماسل ناتریشن) اسپانسر من بود و مدیران این شرکت به عنوان مدیر برنامههای من برنامهریزیها را انجام میدادند. احسان فراحی نیز در طول این 2 مسابقه تمام کارهای من را انجام میداد. من قبل از اینکه به فیبو برسم شرکت MN من را ثبتنام کردند. تا به محض اینکه برسم روی صحنه بروم. * در اسپانیا وضعیت بدنیات چطور بود؟ ـ شرایط آمادهسازی از قبیل بارگیری و آبگیریام بسیار مناسب و بدون استرس بود. با بدنی خوب و کات و با وزنی نزدیک به 93 کیلوگرم روی صحنه رفتم. در آلمان 90 کیلوگرم بودم. در اسپانیا رنگ خیلی خوبی هم استفاده کردم خیلی از رنگ بدنم خوشم آمد. * در اسپانیا رقابت چطور بود؟ ـ فکر میکردم که راحتتر از فیبو باشد، ولی اسامی را وقتی دیدم متوجه شدم 3 نفر از قهرمانان حرفهای که در مسترالمپیا مطرح میباشند، حضور دارند. براندون کری، گوستاو بادل و... اسامی بزرگی بودند ولی روی صحنه خیلی راحت توانستم رقابت کنم. * داوری مسابقات بهخصوص در اسپانیا چطور بود؟ ـ احترام به ورزشکار از سوی داور کاملاً مشهود است. البته باید قبول کرد بعضی از سیاستها نیز وجود دارد. در رقابتهای فیبو جکسون جواز مسترالمپیا را گرفت ولی در این رقابت اول را به کفالیانوس دادند تا او هم مجوز مسترالمپیا بگیرد. در حالی که کفالیانوس حقش چهارمی بود. * یک مقام چهارمی و یک سومی چند امتیاز داری؟ ـ من با 5 امتیاز در ردهبندی امتیازی بعد از تونی فریمن دوم هستم. قرار است در نهایت 5 نفر که بیشترین امتیازات را میگیرند نیز سهمیه مسترالمپیا بگیرند. به همین خاطر باید آنقدر مسابقه بدهم که امتیازات زیادی کسب کنم. * فکر میکنی اسپانسرت قبول کند که مسابقات زیادی شرکت کنی؟ ـ بله. برنامهریزی داریم که 4 ماه دیگر در 2 مسابقه در آمریکا شرکت کنم. این رقابتها هم سهمیه دارد و هم نفرات دوم تا پنجم امتیازات خوبی میگیرند. چون در بعضی از مسابقات که اعتبار کمی دارد امتیاز نفرات دوم تا پنجم کم است. * آمادگیات در آینده چطور است؟ ـ مطمئن باشید خیلی بهتر ظاهر میشوم و حتی احتمال کسب عنوان اولی را برای خودم قائل میشوم. * از آخرین مسابقهات که در 90 کیلو شرکت کردی تا این مسابقات وزنت افزایش پیدا نکرد؟ ـ چرا، من در آخرین مسابقهام که در وزن 90 کیلوگرم بودم تا 86 کیلوگرم شرکت کرده بودم، اما امسال با 93 کیلوگرم روی صحنه رفتم. * چه موقع بیتالله را با وزن 100 کیلوگرم میبینیم؟ ـ سال آینده قطعاً 100 کیلوگرم خواهم بود. البته 100 کیلوگرمی که همراه با کات عضلانی و تناسب همراه باشد. * برخورد مردم و مسئولین چگونه بود؟ ـ خیلی خوب بود. همه استقبال خوبی داشتند. از فدراسیون هم تماس گرفتند تبریک گفتند و دعوت کردند که در یک جلسه و مراسم ویژه این موفقیت حضور داشته باشم البته نکته جالب این است که برخیها توقع دارند من در هر مسابقهای که میروم میبایست اول شوم. * میتوانیم سال 2012 بیتالله عباسپور را در مسترالمپیا ببینیم؟ ـ اگر بتوانم در رقابتهای آینده جزو 3 نفر برتر قرار بگیرم به احتمال زیاد سهمیه المپیا را خواهم گرفت. ولی انگیزه و برنامهریزی اصلیام برای حضور در مسترالمپیا برای سال آینده یعنی سال 2013 است. دوست دارم حضورم در مسترالمپیا حضور چشمگیری باشد و در بین نفرات برتر باشم. * نقطه ضعف بدنت چه بود؟ ـ سایز بدنم کم است این تنها ضعفم بود. برای اینکه بتوانم کنار حرفهایها مطرح شوم باید سایز عضلات زیربغل و سرشانهام را بیشتر کنم. * برنامه تمرینی و رژیم غذاییات برای مسابقات بعدی چگونه است؟ ـ یک هفته استراحت دارم و 2 ماه استراحت تغذیهای از لحاظ استفاده از مکملها دارم بعد از آن به مدت 2 ماه رژیم را شروع میکنم. تمریناتم را بعد از 2 هفته با جدیت شروع خواهم کرد. البته کنترل روی نوع غذا از همین حالا اجرا میشود. * کجا مشغولی و آیا سریع به زندگی شغلی خودت باز میگردی؟ ـ بله. به باشگاه و دفتر مشاورهام میروم و پذیرای تمام علاقهمندان و دوستانم هستم. * نقش اسپانسر را چگونه میبینی؟ ـ به نظر من ورزشکاری که اسپانسر ندارد، موفق نخواهد بود. اسپانسر قوی علاوه بر حمایت مالی به عنوان یک مدیر برنامه میتواند تمام امور را برعهده بگیرد، از جمله تبلیغات برای ورزشکار، ایجاد ارتباط رسانهها، داوران، مسئولین با ورزشکار کاری بود که مدیران برنامه من به خوبی انجام دادند. * دوست داری از چه کسانی در این مصاحبه تشکر کنی؟ ـ اسامی خیلیها را دوست دارم بیاورم. کسانی که در نشریات، یا از طریق پیام کوتاه به من تبریک گفتند. کسانی که قبل از رفتن برای موفقیت من دعا کردند و به من روحیه میدادند، خانوادهام و همه کسانی که به من لطف داشتند. * به بقیه پیشنهاد میدهی که روزی وارد دنیای حرفهایها بشوند؟ ـ خیلی سخت است ولی از نظر ژنتیکی نفرات خوبی را در ایران داریم. ایرانیها ژنتیک خوبی دارند به آنهایی پیشنهاد میدهم که بتوانند زندگی حرفهای ایجاد کنند و تمام وقت خود را صرف این رشته کنند. * چند فاکتور که یک پرورشاندامکار باید داشته باشد تا بتواند به دنیای حرفهایها برسد، نام ببر؟ ـ اولین نکته، انگیزه است. دوم: تحمل رژیمهای طولانی. سوم: داشتن X و T بدن، یعنی کمر باریک و شانه پهن. چهارم: داشتن چگالی و تودة عضلانی مناسب پنجم: داشتن تقارن، تناسب و زیبایی و در نهایت داشتن اطلاعات و بهروز بودن از نظر سواد ورزشی و عمومی * بدون اینکه اسم کسی را بیاوری، چند نفر همین الآن میتوانند در آینده به حرفهایها وارد و در آن موفق شوند؟ ـ از نظر من 4 یا 5 نفر میتوانند. * این راهی که رفتی خوب بود؟ توصیه میکنی؟ ـ هر کسی دوست دارد ری
نظرات شما عزیزان:
|